- اولین دوئل 5 سال بعد از آن قهر تاریخی
- بشار برمیگردد؛ سیامک مهاجم میشود
- کارت بازی صادر نشده،7 ماه است پول نداده اند
- فرامرزیان: پیشنهادمان را به دولت ارائه دادیم
- رضا صالحی امیری: حکم عادلانه باشد تعلیق جودو برداشته می شود
- بازی مرگ و زندگی
- حسینی مینیسک پاره کرد
- قمی: هدفم سرمربیگری تیم ملی است
- سوءپیشینه دلیل ممنوعیت کاندیداتوری هیأت رئیسه
- تصویر رسانهای، اینهمه زشت، اینچنین دستپایین!
- تارتار: شرمنده مدیران پیکان هستم
- خداحافظ پیرمرد آرام
- رازهای چند استعفا
- رشید وارد میشود
- فکری:بازیکنان ماشینسازی شاگردم بودند
- آخرین تمرین برای بازگشت دوباره
- پاشازاده: بگذارید فکری نیم فصل کار کند
- سارا قمی؛ من مرزها را جابهجا کردم
|
یحیی گلمحمدی – مجتبی حسینی؛ شرلوک رودرروی دکتر واتسون
اولین دوئل 5 سال بعد از آن قهر تاریخی
گزارش
محمدقراگزلو
شاید اگر کمیته انضباطی سرمربی نفت مسجدسلیمان را نمیبخشید و او هم محروم بود، اولین جنگ بزرگ مربیان روی سکوها را تماشا میکردیم. یک طرف مجتبی حسینی و طرف دیگر یحیی گلمحمدی. احتمالاً هر دو نفر بالای سر نیمکتهایشان مینشستند یا وقتی استرس میگرفتند، میایستادند و با فریاد و ارتباط با نفرات روی نیمکت تیم خود را برای برنده شدن کوچ میکردند. این تقابل احتمالاً نهفقط بهخاطر محروم بودن دو سرمربی و ایستادن روی سکوهای خالی کرونازده و پیچیدن فریادهایشان در ورزشگاه مسجدسلیمان، بلکه بهخاطر دوستی دیرینهشان جذابتر و دیدنیتر هم میشد.
حالا اما مجتبی حسینی عفو خورده و روی نیمکت مینشیند هرچند خودش همین چند روز قبل گفته بود روی سکو بهتر بازی تیمش را میبیند پس اگر دل به دل یحیی داد و رفت آن بالا زیاد هم نباید تعجب کرد چراکه اصولاً او آدم عجیبی هم هست. مجتبی حسینی و یحیی گلمحمدی زوج خط دفاعی در آن صباباتری ثروتمند و پرمهره در نیمه دوم دهه 80 بودند و احتمالاً همانجا بود که افکارشان درباره فوتبال و تئوریهای فنیاش به هم گره خورد.یحیی سال 87 با کنار زدن محمدحسین ضیایی سرمربی شد و تا امروز نزدیک به 12 سال است که سرمربی بوده، اما عمر سرمربیگری حسینی اصلاً طولانی نیست چراکه او نزدیک به یک دهه وردست گلمحمدی بهعنوان کمک و دستیار او را همراهی کرده است.
یحیی بعد از صباباتری سرمربی تربیت یزد شد اما در سومین تیمی که هدایتش را قبول کرد مجتبی را به کادر فنیاش اضافه کرد. آنها در نساجی قائمشهر، صبای قم، پرسپولیس، نفت تهران و ذوبآهن همراه هم بودند و حضورشان در این آخری دو قهرمانی جام حذفی برایشان بهدنبال داشت.
طی این 5، 6 سال یحیی اعتقاد ویژهای به مجتبی حسینی پیدا کرد و بسیاری او را مغز متفکر گلمحمدی در امور فنی میدانستند. اتفاقاً در اولین مقطع حضور یحیی در پرسپولیس و زمانی که او جای مانوئل ژوزه را بهعنوان سرمربی گرفت مجتبی حسینی را بهعنوان دستیار اول خود انتخاب کرد و همین باعث شد حسین عبدی که از طرف یحیی دعوت به همکاری در کادر فنی شده بود کنار برود.
فصل سوم حضور یحیی و مجتبی در ذوبآهن اصلاً خوب پیش نرفت و گلمحمدی در همان هفتههای نخست از کار برکنار شد و دستیار اول جای سرمربی را گرفت. در آن مقطع یحیی تصور نمیکرد مجتبی جای او را بگیرد به همین خاطر از او بشدت ناراحت شد و ارتباط این دو دوست همکار به سردی مطلق و قهر گرایید.
بعد از آن بود که یحیی با پول خوبی که از اکسینالبرز گرفت به لیگ یک رفت و جای فیروز کریمی نشست و در آن تیم وحید رضایی را بهعنوان دستیار کنار خود به کار گرفت.
فصل بعد از آن یحیی تراکتور محروم و نیمهجان را گرفت که با پنجرههای بسته مجبور بود از بازیکنان جوان و قبلیاش استفاده کند. در شروع فصل او جواد منافی را کنار خودش داشت و تیم با این کادر 20 روز هم تمرین کرد اما یکباره سر و کله حسینی در تبریز پیدا شد.
قبل از آن البته به نظر میرسید راه یحیی و مجتبی از هم جدا شده و این دو را دیگر کنار هم نخواهیم دید، بخصوص اینکه آنها نزدیک به یک سال با هم قهر بودند و ارتباطی نداشتند. از این جهت وقتی یحیی به تبریز رفت مجتبی در تیم پیکان کارش را بهعنوان دستیار مجید جلالی آغاز کرد اما بعد از 20 روز یک دوست مشترک در باشگاه تراکتور زمینهساز آشتی این دو یار قدیمی شد.
بعد از آنکه حسینی به تبریز رفت جواد منافی که تا آن روز تصور میکرد دستیار اول یحیی در تراکتور خواهد بود عصبانی شد و یحیی هم او را کنار گذاشت در شرایطی که چند سالی کنار هم در تیمهای مختلف کار کرده بودند و از آن روز تا الان ارتباط منافی و یحیی قطع شده و آنها با هم رابطه خوبی ندارند. در واقع قهر یحیی-مجتبی بعد از همکاری دوباره آنها جای خود را به قهر جواد-یحیی داد که هر دو زمانی پورایی بودند و بعد به تیم ملی امید و پرسپولیس و تیم ملی بزرگسالان رسیدند که البته جواد به اندازه یحیی نه در دوران بازیگری و نه مربیگری خوششانس نبود؛ یا حداقل تا الان که اینطور بوده.
مجتبی حسینی دوباره در تراکتور تبدیل به تئوریسین یحیی شد اما ناکامی در تبریز دوران حضورشان در این شهر را طولانی نکرد. مدیران تراکتور نیمفصل یحیی را کنار گذاشتند و مجتبی بهعنوان سرمربی موقت برگزیده شد اما فقط دو بازی بهعنوان سرمربی کار کرد و اینبار نمکنشناسیاش طولانی نشد. یحیی که به شهرخودرو رفت بار دیگر ارتباط این دو همکار و دوست قدیمی قطع شد. حسینی هم که دیگر خودش میخواست سرمربی باشد کارش را از همان تیم کرجی سابق یحیی آغاز کرد و بعد به مس کرمان پیوست. او فصل قبل تا آستانه صعود به لیگ برتر با مس کرمان پیش رفت اما در جدال با آلومینیوم اراک برای صعود تنها یک گل زده کم آورد و در حالی که در بازی آخرش باید چهار گل میزد سه گل زد تا نماینده اراک صعود کند. یحیی در مشهد همکاریاش با حمید مطهری را آغاز کرد و از آنجا بود که مطهری نقش تئوریسین و دستیار اول را تا امروز که قهرمان لیگ برتر شده و به فینال آسیا رسیدهاند ایفا کرده است. با شروع فصل جدید لیگ برتر اما مجتبی حسینی هدایت نفت مسجدسلیمان را بر عهده گرفت و دوباره در سطح اول فوتبال ایران سرمربی شد. او در پیشفصل بهخاطر مشکلاتی استعفا داد و برگشت اما دو بازی نخست فصلش را بهخاطر محرومیت از روی سکوها دید و قرار است فردا مقابل پرسپولیس روی نیمکت باشد. این اولین تقابل یحیی گلمحمدی و مجتبی حسینی بهعنوان سرمربی خواهد بود که نزدیک به یک دهه کنار هم کار کردهاند و چشمبسته افکار یکدیگر را میخوانند. دوستان و همکاران مشترکشان میگویند آنها بشدت افکار نزدیکی دارند و پیشبینی میشود بازی فردایشان چیزی شبیه شطرنج کارپف و کاسپارف باشد که سالها با رقابتشان همه دنیا را به صفحه شطرنج میخکوب کرده بودند. فردا روزی است که شرلوک هولمز باید روبهروی داکتر واتسونی قرار بگیرد که سالها بهترین دوست و همکارش شناخته میشد و میتوانست جملاتش را تکمیل کند. این تقابل گواردیولا-آرتتایی احتمالاً در ظاهر یک دوئل دوستانه خواهد بود اما یک دنیا جنگ در بطن خود دارد.یک
بشار برمیگردد؛ سیامک مهاجم میشود
در بازی با صنعتنفت آبادان کادر فنی پرسپولیس از سیامک نعمتی در پست هافبک راست استفاده کرد که نعمتی در این پست درخشید و جدا از آن پنالتی سه امتیازی، یک نیمه درخشان داشت اما در نیمه دوم بهخاطر فشار بازی و شرایط نامساعد زمین افت کرد. نعمتی در شرایطی فصل تازه لیگ را بهعنوان هافبک راست شروع کرد که با درخشش در دوحه بهعنوان مدافع راست تصور میشد در این پست وارد مسابقات فصل تازه شود اما بازی اول را بهخاطر تست مشکوک کرونایش از دست داد و بازی دوم هم جای بشار رسن را گرفت که خسته و مصدوم خیلی دیر در تمرینات حاضر شده بود. دیروز بشار رسن با تیم تمرین کرد و ظاهراً درد زانویش افتاده، اما هنوز کاملاً آماده نیست. با این حال به نظر میرسد کادر فنی پرسپولیس برای بازی فردا مقابل نفت مسجدسلیمان احتمالاً یک سورپرایز خواهد داشت و با توجه به ضعف در خط حمله شاید نعمتی را به خط حمله برده و کنار امیری به کار بگیرد و اینطوری بشار هم هافبک راست خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد نعمتی یک خط دیگر جلو میآید هرچند او در دوران برانکو در مقطعی مهاجم بوده و با این پست غریبه نیست.
احتمال حضور مهدیخانی و عالیشاه در لیست
پرسپولیس برای دیدار با نفت مسجدسلیمان بازیکن محروم و مصدومی ندارد و با تمام قوا به این شهر خواهد رفت تا کار کادر فنی برای انتخاب نفرات حاضر در لیست کمی دشوار باشد. از بین نفراتی که شاید در لیست پرسپولیس قرار بگیرند مهدی مهدیخانی میتواند اولین حضورش در فهرست تیم را تجربه کند. البته مهدیخانی کرونا داشته و دو هفته تمرین نکرده بوده و طی چند روز اخیر با بدنساز تیم تمرینات اختصاصی انجام داده و فعلاً شرایط صددرصدی ندارد. در عین حال شاید امید عالیشاه هم در لیست قرار بگیرد و حداقل در بازی فردا نیمکتنشین باشد. اگر اینچنین باشد و یحیی درباره او کوتاه بیاید با در نظر گرفتن احتمال اضافه شدن کامیابینیا و مهدیخانی شاید دو سه بازیکن جوانی که در بازی قبل وارد لیست شده بودند از این بازی خط بخورند. پرسپولیس امروز آخرین تمرینش را با نفراتی که قرار است به مسجدسلیمان بروند برگزار خواهد کرد.
پایه های پرسپولیس همچنان روی هوا
کارت بازی صادر نشده،7 ماه است پول نداده اند
داستان مشکلات تیمهای پایه پرسپولیس داستان 70 من کاغذ است. شاید هم طبیعی باشد که وقتی مربیان تیم بزرگسال بهعنوان ویترین باشگاه با وجود قهرمانی در لیگ و رسیدن به فینال آسیا لباس زمستانی ندارند یا بازیکنان و کادر فنی مطالبات فصل قبل و این فصلشان را دریافت نکردهاند، تیمهای پایه در مسائل اولیه تیمداری مانده باشند. داستان اما وقتی تلخ میشود که بدانیم مبلغ قرارداد مربیان و بازیکنان کادر فنی در مقایسه با تیم بزرگسالان آنقدر ناچیز است که وقتی چند ماه خبری از پرداخت پول نمیشود، مربی یا بازیکن واقعاً در زندگی شخصیاش در مخمصه قرار گرفته و بشدت با مشکلات معیشتی مواجه میشود.
جلسات تکراری در شروع کار مدیران
روز دوشنبه ابراهیم شکوری، معاون اجرایی باشگاه پرسپولیس که طی دو هفته گذشته سعی کرده بود با حضور در تمرین دوتا از تیمهای پایه با آنها ارتباط برقرار کند، جلسهای در باشگاه برگزار کرد و مشکلات تیمهای پایه را از زبان مدیران و مربیان این تیمها شنید. با برگزاری این جلسه یاد جلساتی افتادیم که انصاریفرد و رسولپناه هم در بدو حضورشان در باشگاه برگزار کرده بودند اما خیلی زود همه چیز را فراموش کرده و تیمهای پایه باشگاه را به خدا سپرده بودند. در این میان البته انصاریفرد که خودش بازیکن پرسپولیس بود، مربیان پایه را میشناخت و با مدیر آکادمی همبازی بود، وعدههایی مثل احیای مجدد آکادمی، اقدامات اصولی در این راستا، سفر تیمهای پایه به اسپانیا و... را هم داد، اما حتی یک پرداختی دلخوشکنک برای مربیان و بازیکنان تیمهای پایه نداشت. مربیان پایه میگویند باز خدا پدر رسولپناه را بیامرزد، چراکه او در بدو مدیریتش در آخرین روزهای سال گذشته 18درصد پرداختی به اعضای تیمهای پایه داشت و یکبار هم در اردیبهشت مبلغی پرداخت کرد، اما الان حدود 7 ماه است هیچ خبری از پول در این تیمها نیست. جدا از بحث مالی، مربیان و مدیران تیمهای پایه توقع دارند مدیریت جدید باشگاه توجه بسیار بیشتری به تیمهای پایه داشته باشند، چراکه در همه جای دنیا آکادمی و اهتمام به رشد بازیکنان در ردههای پایینتر اساس کار مدیریت باشگاههاست. آنها از شکوری که خودش جزوی از بدنه پرسپولیس بوده و سمیعی که او را مدیری پاکدست و سالم میدانند توقع دارند بیشتر از قبل به تیمهای پایه رسیدگی کنند و مشکلات آنها را از پیش پایشان بردارند.
هافبک دفاعی جوانان را استقلال گرفت
در تیمهای پایه پروسه بازیکنسازی طی چند سال اخیر بهخوبی پیش رفته تا جایی که همین الان بازیکنانی مثل سعید حسینپور، احسان حسینی و مهدی عبدی در تیم بزرگسالان حضور دارند و در کادر اصلی قرار میگیرند و نفراتی مثل سینا مهدوی، امیرمحمد خارکش و... به علاوه یکی دو بازیکن جدید که اخیراً به تمرینات اضافه شدهاند خودشان را به تیم اصلی رساندهاند که این به معنای آن است که کار اصلی تیمهای پایه، یعنی ساختن و پرورش بازیکنان و معرفی آنها به تیم بزرگسالان درست انجام شده است. هرچند تیم بزرگسالان ویترین اصلی باشگاه است و مدیراین جدید تقریباً تمام توجه و تلاششان را برای حل مشکلات آنها به کار گرفتهاند، اما تیمهای پایه هم حق دارند از مدیریت جدید تقاضای توجه بیشتر و حل مشکلاتشان را داشته باشند، چراکه با بیتوجهی و آنچه طی یکی دو سال اخیر در باشگاه اتفاق افتاده پروسه فراری دادن بازیکنان شاخص تیمهای پایه از پرسپولیس شدت بیشتری خواهد گرفت و این برای باشگاه پرسپولیس یک فاجعه قلمداد میشود. به گفته مربیان تیمهای پایه، همین الان پنجتا از بازیکنانی که فصل قبل در تیم نوجوانان پرسپولیس حضور داشتند مورد توجه تیم پیکان بهعنوان یکی از قطبهای فوتبال پایه قرار گرفتهاند. مهدی فلاح، کاپیتان تیم جوانان پرسپولیس یکی از بهترینهافبک میانیهای ایران است که در تیمهای دیگر علاقهمندان زیادی دارد و کما اینکه طاها فراهانی که فصل قبل در تیم جوانان پرسپولیس در پست هافبک دفاعی بازی میکرد حالا به اردوی رقیب رفته و در تیم بزرگسالان استقلال قرارداد بسته است. از این دست بازیکنان در باشگاه پرسپولیس و تیمهای پایه کم نیستند و کافی است کمی به آنها توجه شود تا سر از تیمهای رقیب درنیاورند و چند فصل بعد که تبدیل به ستاره شدند پرسپولیس و پرسپولیسیها حسرتشان را نخورند.
بیاحترامی به شأن و شخصیت مربیان و بازیکنان
قرارداد مربیان تیمهای پایه پرسپولیس همگی زیر 100میلیون تومان است که آنها تا کنون 70درصد مبلغ قراردادهای فصل قبلشان را گرفتهاند و فعلاً خبری از پرداخت مابقی این قراردادها نیست. در مورد بازیکنان و در بهترین حالت برای تیم امید قراردادها زیر 30میلیون تومان است و طبیعتاً آنها هم بیش از 70درصد پول نگرفتهاند. این در حالی است که طی 7 ماه گذشته محمد پنجعلی بهعنوان مدیر آکادمی و البته تکتک مربیان تیمهای پایه بارها برای پیگیری حقوق معوقه خود به باشگاه مراجعه کرده و با وجود معطلی فراوان به هیچ چیزی نرسیدهاند و دست از پا درازتر برگشتهاند. مربیان تیمهای پایه میگویند معمولاً هر فصل بخشی از قرارداد آنها پرداخت نمیشود و مشمول مرور زمان شده و با تغییر مدیران باشگاه به دست فراموشی سپرده میشود. آنها میگویند فقط در زمان مدیریت گرشاسبی بود که 85درصد مبلغ قراردادشان را گرفتند آن هم بدون اینکه به باشگاه مراجعه کنند، اما بعد از آن همه چیز خیلی بد و تلخ پیش رفته و شأن و شخصیت آنها که خودشان روزگاری بازیکنان ملی یا ستارههای محبوب پرسپولیس بودهاند در نظر گرفته نشده است.
رسولپناه امضا نکرد، کارتها صادر نشد
تیمهای پایه پرسپولیس چند ماه قبل در زمین چمن مصنوعی ورزشگاه شهدای گمنام با تستگیری از بازیکنان جدید کارشان را آغاز کرده و تیمها بسته شده و آماده شروع مسابقات هستند، اما هنوز خبری از شروع مسابقات نیست. مسأله دیگر بحث عدم صدور کارت بازی برای تمام اعضای تیمهای پایه شامل مربیان و بازیکنان است. در حالی که تمام تیمهای تهرانی آماده مسابقات پایه هستند و کارت بازی اعضایشان هم صادر شده، پرسپولیسیها کارت بازی ندارند. مسأله اینجاست که رسولپناه، سرپرست مدیرعاملی سابق باشگاه قراردادها را امضا نکرده بود و بعد هم که به هیأت فوتبال اعلام شد نام رسولپناه در قراردادها لاک بخورد و پاک شود، شیرازی رئیس هیأت فوتبال تهران قبول نکرد. بدین ترتیب قرار شد باشگاه از ابتدا برای تمام مربیان و بازیکنان قرارداد جدید بنویسد و با امضای این قراردادها برای آنها کارت بازی صادر شود که شکوری در جلسه روز دوشنبه قول داد این کار تا 10 روز آینده انجام شود در حالی که چنانچه مسابقات زودتر شروع شود تیمهای پایه پرسپولیس نمیتوانند بازیهایشان را برگزار کنند.
سهم ورزش در بودجه 1400 چقدر خواهد بود؟
فرامرزیان: پیشنهادمان را به دولت ارائه دادیم
ورزش ایران در سال 1400، سال بسیار حساسی را پیش رو دارد. بعد از تعویق یکساله المپیک توکیو، حالا سال 1400 برای ورزش ایران سال المپیک است و بسیاری از فدراسیونهای مدالآور ورزشی برای آمادهسازی بازیکنان و برنامهریزی برای آنها نیاز به بودجه و حمایت مضاعفی دارند.
موضوع افزایش 3 برابری بودجه ورزش در سال 1400 البته موضوعی بود که از مدتها پیش از سوی ژاله فرامرزیان معاون مالی و منابع انسانی وزارت ورزش مطرح شده بود. او در مهرماه سال جاری در نشستی که با محمدباقر نوبخت، معاون رئیس جمهور داشت، پیشنهاد افزایش سه برابری بودجه ورزش در سال 1400 را مطرح کرد و گفت: «سال گذشته پیشنهاد ما برای بودجه وزارت ورزش 900 میلیارد بود اما حدود 400 میلیارد تومان به تصویب رسید. سال گذشته 85 درصد تخصیصها را جذب کردیم. با تمام ملاحظاتی که بود اما در سال 98 حدود 82 میلیارد برای پاداش قهرمانان در مسابقات آسیایی اندونزی هزینه کردیم. خواهش میکنم تخصیص 100 درصدی را به ما بدهید. بودجه سال 1400 حتما باید 3 برابر شود. ما سال گذشته 8 درصد اعتبارات و در ردیف اصلی 11 درصد گرفتیم. با این وضعیت نمیتوانیم کاری انجام دهیم. امسال تنها سالی است که کسی درآمد ندارد و در نتیجه نمیتوان درست مدیریت کرد.»
این روزها که لایحه بودجه سال 1400 در جلسات هیأت دولت در حال بررسی است اما باید دید آیا این افزایش بودجه برای ورزش لحاظ شده است و با توجه به تمام مشکلات اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا و تحریمها، چه بودجهای در نهایت در این لایحه برای ورزش در نظر گرفته خواهد شد؟
فرامرزیان در همین رابطه به خبرنگار ایران ورزشی میگوید: «بدون شک ما نیاز داریم که بودجه ورزش در لایحه 1400 افزایش داشته باشد. ما پیشنهاد خود را درباره رقم بودجه به هیأت دولت ارائه دادهایم و این پیشنهاد در حال بررسی است. هنوز نمیدانیم که با آن موافقت میشود یا نه.» البته او از بیان رقم دقیق پیشنهادی از سوی وزارت ورزش امتناع میکند و ترجیح میدهد در زمان دیگری درباره این موضوع صحبت کند.
لایحه بودجه 1400 طی دو هفته آینده از سوی دولت به مجلس تقدیم میشود. احسان قاضیزاده هاشمی، نماینده مجلس شورای اسلامی در این رابطه به ایران ورزشی میگوید: «البته با توجه به اینکه هنوز لایحه بودجه ارائه نشده است، نمیتوان قضاوتی درباره آن داشت اما آنچه مسلم است اینکه قطعاً باید در بخش ورزش شاهد افزایش بودجه باشیم. ورزش کشور المپیک را پیش رو دارد و افزایش بودجه ورزش باید انجام و اعتبارات ویژهای برای این منظور در نظر گرفته شود.»
در کنار بحث المپیک و اهمیت تخصیص بودجه به رشتههای ورزشی مدالآور، این سؤال مطرح میشود که با همه کشمکشهایی که درباره ماهیت حقوقی فوتبال مطرح شده بود و بحثهای مربوط به اساسنامه، آیا فدراسیون فوتبال میتواند انتظار داشته باشد که امسال هم بودجهای از وزارت ورزش دریافت کند؟ قاضیزاده در پاسخ به این سؤال میگوید: «هنوز که ماهیت فدراسیون فوتبال در اساسنامه تغییری نکرده است و این به این معنی نیست که نمیتوانند کمکی از دولت دریافت کنند. به هر حال هیأت رئیسه جدید فدراسیون فوتبال باید مشخص شود و با فیفا تعامل کنند. این اما به این معنی نیست که هیچ نوع کمکی به فدراسیون فوتبال نمیشود.»
ورزش کشور برای مشخص شدن موضع دولت درباره بودجه تخصیص یافته به آن، باید منتظر ارائه لایحه به مجلس شورای اسلامی بماند. آیا مثل سال گذشته با کمتر از نیمی از رقم پیشنهادی برای بودجه تخصیص یافته به ورزش موافقت میشود یا امسال شاهد جایگاه بالاتر ورزش نزد هیأت دولت خواهیم بود؟
برای رسیدن به اقتصاد نوین الگوهای تأمین مالی داشته باشیم
عزیزیخادم: فوتبال ایران به گفتمان مدرن نیاز دارد
عضو پیشین هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال با بررسی چالشهای مدیریتی این رشته گفت که فدراسیون فوتبال به گفتمان مدرن نیاز دارد.
شهابالدین عزیزیخادم در آستانه مجمع 8 آذرماه فدراسیون فوتبال برای تأیید اساسنامه به تشریح وضعیت کنونی فوتبال ایران و آنچه پیش روی آن قرار دارد، پرداخته و با اشاره به تأیید اساسنامه از سوی فیفا میگوید: «خوشبختانه با همکاری فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و جوانان، مجلس شورای اسلامی، اهالی رسانه و همچنین صاحب نظرانی که در روند اصلاح اساسنامه مشارکت داشتند، اساسنامه به تأیید فیفا رسید در حالی که در سالهای اخیر این تأییدیه وجود نداشت. فدراسیون بدون تأیید اساسنامه از سوی نهادهای بالادستی و فیفا، فاقد وجاهت قانونی بود و خوشبختانه اتفاقات اخیر زمینهساز رشد مثبت فوتبال خواهد شد. تأیید اساسنامه از سوی فیفا و گام بلند بعدی که تأیید آن در مجمع فدراسیون است، باعث رشد مدیریت در فوتبال خواهد شد و در این زمینه باید از همه تشکر کرد.»
عضو پیشین هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال با بیان اینکه کرونا ضربات سنگین اقتصادی را به فوتبال جهان وارد کرده است، تأکید کرد: «اقتصاد فوتبال ما در مقایسه با اقتصاد فوتبال سایر نقاط دنیا، بسیار نحیف بود. در این وانفسای کرونایی که اقتصاد فوتبال دنیا را هم تضعیف کرد، فوتبال ما بازهم نحیفتر از قبل شد. طبق آمار فیفا حداقل 15-14 میلیارد دلار از بابت تبلیغات از دست رفته و ما هم بخشی از این فوتبال هستیم.»
عزیزیخادم با اشاره به نقش مهم فیفا در تأیید اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران میگوید: «همکاری فیفا در تسهیل راه ما برای تأیید اساسنامه و همچنین نقشه راه برای برگزاری انتخابات بسیار مهم بود. هرچند هنوز موارد اصلاحی هم در اساسنامه وجود دارد که فیفا برای آن یک سال زمان داده و همانطور که آقای کفاشیان و سایر عزیزان گفتهاند، در این یک سال فرصت کافی وجود خواهد داشت.»
عضو پیشین هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال که زمزمه حضورش در انتخابات پیشروی این فدراسیون شنیده میشود، نیاز فوتبال ایران در شرایط فعلی را اینطور بیان میکند: «در حال حاضر فوتبال بیش از هر چیزی به منابع پایدار نیاز دارد. منابعی که بتوان هم بدهیهای انباشته شده را پرداخت و هم کسری بودجه را جبران کرد. از سویی فدراسیون آینده برای حرکت به سمت مدیریت مدرن و چشماندازهای راهبردی، نیاز به این منابع خواهد داشت. ما نیاز به یک «دیدمان استراتژیک» تازه داریم و برای اجرای «گفتمان مدرن» باید یک تیم مدیریتی منسجم، دانش محور و فداکار داشته باشیم که مسلماً با چنین تیم مدیریتی، این اتفاقات شدنی است.»
عزیزیخادم با تأکید بر واژه مدرن، پس از طرح مدیریت مدرن و گفتمان مدرن فوتبال را نیازمند داشتن استراتژی مدرن میداند: «نیاز داریم که افق فکری بالا داشته باشیم که بسیار حائز اهمیت است. باید نگاهمان را جهانی کنیم و حالا که جام جهانی پیشرو در منطقه ما برگزار میشود، بتوانیم از این فرصت برای پیشرفت فوتبالمان استفاده کرده و با صعود به جام جهانی نیز برنامهریزی مبسوطی در این زمینه داشته باشیم. باید بتوانیم با کمک نهادهای رسمی کشور، مجمع فدراسیون فوتبال و رسانهها به یک مدیریت منسجم برسیم، چون بلافاصله پس از انتخابات، مسابقات انتخابی جام جهانی 2022 را پیشرو داریم و برای حفظ فوتبالمان در سطوح بالا، نیاز به حضور در این رقابتها خواهیم داشت. در کنار این مسائل، فدراسیون باید استقلال خود را حفظ کند که خوشبختانه اساسنامه جدید به این مسأله کمک شایانی خواهد کرد.»
رئیس پیشین هیأت مدیره دو باشگاه خودروساز ایران (پیکان و سایپا) زیر سؤال رفتن استقلال فدراسیون فوتبال را از آسیبهای جدی فدراسیون میداند و در این رابطه میگوید: «باید با بهینه کردن کارها، شفافسازی و سالمسازی فوتبال به حفظ استقلال فدراسیون فوتبال کمک کرد و باعث ارتقا و توسعه فوتبال کشور شد. اتفاقاتی که در یک سال اخیر برای فوتبال کشور رخ داده، بسیار حائز اهمیت است که باید از این فضای به وجود آمده، نهایت استفاده را برد.»
عزیزیخادم برنامهای جامع را مهمترین فاکتور برای رسیدن به اقتصاد نوین میداند: «باید امیدمان را از بیمها و نگرانیها بیشتر کنیم و برای بالاتر رفتن امید، باید برنامه محور عمل کرد. گذر از وضع موجود نیاز به برنامهای جامع دارد و در همین راستا باید هنجارسازی مالی و اقتصادی داشته باشیم. مهمترین متغیر در مدیریت امروز، اقتصاد است که برای رسیدن به اقتصاد نوین نیز باید الگوهای تأمین مالی داشته باشیم. استفاده از افراد با کیفیت و با دانش، محرک بسیار خوبی برای ایجاد چنین فضایی خواهد بود.»
رضا صالحی امیری: حکم عادلانه باشد تعلیق جودو برداشته می شود
ایران ورزشی - در روزهایی که رویداد خاصی حداقل در حوزههای غیر فوتبالی برگزار نمیشود، رئیس کمیته ملی المپیک خود را مسئول میداند که نشست خبری ماهیانهاش را مرتب برگزار کند. رضا صالحی امیری از فعالیتهایی که در حوزه مالی انجام شده، گزارش میدهد و در ادامه منتظر سؤال خبرنگاران میشود؛ اگرچه خیلی هم سؤالی مطرح نمیشود. بیخبری در حوزه ورزش و تعطیلی که اتفاق افتاده؛ تأثیرش را بر این نشست هم میگذارد و در نهایت این نشست خبری با طرح موضوعاتی مثل انتخاب سرمربی تیم ملی والیبال، موضوع جودو، برگزاری المپیک و واکسینه کردن ورزشکاران و همچنین اختلافات موجود در تیراندازی به اتمام میرسد.
در ابتدای نشست، رئیس کمیته ملی المپیک توضیحاتی درباره آنچه در حوزه مالی انجام شده، میدهد. او تأکید میکند که کمیته در آذرماه با فدراسیونها در ارتباط با اعتبارات سال جاری آنها، تسویه حساب میکند:
«75 درصد بودجه فدراسیونها را دادهایم و در یک هفته آینده 25 درصد دیگر را پرداخت میکنیم. هزینههای جاری، پرسنلی و حقوق کارکنان و قهرمانان باید پرداخت شود و استثنائا امسال زودتر تمام بودجه را پرداخت میکنیم.»
او در بخشی از گزارشی که ارائه میکند، به تجهیز آکادمی ملی المپیک هم اشاره میکند: «5 میلیارد بودجه ویژه رشتههای المپیکی را در اختیار سجادی قرار دادیم و بعد از تصویب در هیأت اجرایی بودجه پرداخت میشود. 450 میلیون به کشتی و 400 میلیون به بسکتبال پرداخت شد و دو فدراسیون دیگر هم این بودجه را گرفتند. علاوه بر بودجه 30 میلیاردی، امسال 5 میلیارد برای رشتههای المپیکی داریم. توسعه زیرساختها در آکادمی هم به صورت جدی دنبال میشود و میخواهیم تجهیزات را نوسازی کنیم. در آینده نزدیک 5 میلیارد تجهیزات برای آکادمی خریداری خواهیم کرد. تجهیزات آکادمی مربوط به 20 سال گذشته است.»
صالحی امیری درباره مهمترین رویداد ورزشی دنیا که با چالشهای زیادی همراه شده، نیز توضیح کوتاهی میدهد: «نخستوزیر جدید ژاپن مصمم به برگزاری المپیک توکیو است و 26 مهر توماس باخ با او ملاقات داشته و تأکید کردند بازیها را برگزار میکنیم. باخ مجدداً 26 آبان ماه با او و فرماندار توکیو و مقامات المپیک توکیو دیدار داشته و مشترکاً مصاحبه داشتند و گفتند حتماً بازیها برگزار میشود.»
بعد از توضیحات صالحی امیری که البته مفصلتر از چیزی بود که در اینجا میخوانید، صحبت از سرمربی تیم ملی والیبال میشود و نقدهایی که به این موضوع میشود: «داورزنی این سرمربی را در کنار سایر سرمربیان در لیست خود داشت و اصرار داشت از مربیان خارجی استفاده کند و در کنار آن مربیان داخلی از این تجربیات بهره ببرند. وی توانایی تأمین نیاز والیبال را دارد و وابسته به بودجه ما و وزارت نیست اما ما تعهد کردیم در حد توان حمایت کنیم. والیبال بعد از کشتی درخشش زیادی در عرصه جهانی داشته است. از همه میخواهم از مجموعه والیبال حمایت کنند تا نتیجه خوبی حاصل شود.»
او درباره نقدی که به انتخاب آلکنو میشود نیز چنین واکنشی نشان میدهد: «با داورزنی گفتوگو کردیم. او معتقد است در سال المپیک هستیم و هدفگذاری ما قرار گرفتن در تیمهای برتر و حتی انتظار سکو وجود دارد، به همین خاطر باید از مربی خارجی استفاده کنیم. رئیس فدراسیون والیبال تأکید دارد که بعد از المپیک شرایط تغییر میکند.» از مبلغ قرارداد ولادیمیر آلکنو اظهار بیاطلاعی میکند که البته این موضوع جالب است: «از رقم قرارداد اطلاعی ندارم. به اعتقاد من ورزش ایران برای عبور از حاشیه باید شفاف عمل کند که مصداق شفافیتها همین قرارداد است و این به سلامت ورزش کشور کمک میکند. اگر فوتبال از ابتدا قراردادها را شفاف به اطلاع میرساند، بهتر بود. همه قراردادها باید شفاف شود و از نقدها نباید فرار کرد. رئیس کمیته باید بداند وقتی بودجه بالای 100 میلیارد تومانی دارد باید مردم و رسانه از آن اطلاع داشته باشند و این باعث اعتماد مردم و جلوگیری از فسادها خواهد شد. در مورد بودجه کمیته، رسانهها میتوانند در هر سطحی که خواستند، سؤال کنند.»
رضا صالحی امیری در پاسخ به سؤال ایران ورزشی درباره پرونده جودو و اینکه آیا به تعویق افتادن صدور حکم را میتوان خوشبینانه تحلیل کرد؛ پاسخ روشنی نمیدهد و فقط به گفتن یک جمله اکتفا میکند: «اگر دادگاه CAS عادلانه به شکایت جودو رسیدگی کند، رأی به رفع تعلیق جودو میانجامد.»
ماجرای طولانی انتخاب سرمربی تیراندازی هم محور سؤال دیگری از رئیس کمیته ملی المییک است که البته او تأکید دارد مشکلات حل شده و الهام هاشمی به عنوان سرمربی تیم ملی به کارش ادامه میدهد: «سه نکته باید بگویم. اول اینکه فدراسیون یک نهاد رسمی قانونی و ساختارمند است و رئیس و کادر فنی و ... ساختار رسمی دارد و در حال فعالیت است و تلاش وی و تیمش قابل تقدیر است. نکته دوم این است که الهام هاشمی جزو بهترین مربیان دنیا و جزو 30 نفر گرید A است. نکته سوم این است که تلاش کردیم از روز اول ظرفیتها را کنار هم قرار دهیم و چند جلسه خودم برگزار کردم و فرهادیزاد، رغبتی، طاهریان، سعیدی و سجادی هم بودند. سجادی هم سه جلسه برگزار کرد. آنچه هاشمی میخواست مطالبه شخصی نبود و تلاش داشت صدایش را به مدیران ارشد ورزش برساند که به تیراندازی توجه شود. انصافاً وی فهیم و دلسوز است. نگاه ما و وزارت هم مثبت بود و دادگر نیز با مرام اخلاقی برخورد کرد. این چالش سازمانی بود و ما از آن عبور کردیم و انشاءالله هاشمی در تیم خواهد بود و ما هم همه گونه حمایتی را خواهیم داشت.»
او در ادامه با سؤالی درباره انتخابات سال آینده کمیته ملی المپیک مواجه میشود؛ اینکه آیا قرار است در این رقابتها شرکت کند؟ البته رئیس کمیته ملی المپیک پاسخ سیاستمدارانهای به این سؤال میدهد: «مطمئن باشید برای حضور در این صندلی تلاش نخواهم کرد. در دوره قبل هم متقاضی نبودم و با درخواست دوستان وارد شدم. برای دوره آتی هم متقاضی این کرسی نیستم و در دی ماه 1400 براساس شرایط تصمیم خواهم گرفت اما با این پیش شرط که متقاضی کرسی صندلی ریاست کمیته ملی المپیک نخواهم بود.»
رئیس کمیته ملی المپیک در بخش پایانی صحبتهایش وقتی درباره تمدید قرارداد حمید استیلی در تیم امید میشنود، میگوید: «من به عنوان رئیس کمیته اطلاعی ندارم و مسئولین فدراسیون هم در گفتوگوهایی که داشتیم چنین چیزی نگفتند. منبع خبر شما موثق نیست. هیچ گونه هماهنگی و صحبتی برای تیم امید نشده و آنها درگیر مشکلات اساسنامه هستند. با نبی در ارتباطم و اگر صحبتی باشد با من هماهنگ میکنند. باید منتظر انتخاب کادر مدیریت جدید فدراسیون بود بعد در مورد تیم امید صحبت شود.»
اینترمیلان- رئال مادرید، ساعت 23:30
بازی مرگ و زندگی
دو غول فوتبال اروپا امشب در ورزشگاه سنسیرو شهر میلان رو در روی هم قرار میگیرند؛ اینتر میزبان رئال مادرید است در حالی که هر دو شروع خوبی در لیگ قهرمانان اروپا نداشتهاند و در میانه راه مرحله گروهی، جایی در دو رده اول گروه B ندارند.
پیش بازی
به نظر میرسید شروع لرزان اینتر در این فصل ادامه داشته باشد وقتی این هفته از میهمان خود تورینو دو گل عقب افتادند اما گزینههای قابل اعتماد آنتونیو کونته در خط حمله اوضاع را عوض کردند؛ الکسیس سانچس، لوتارو مارتینس و روملو لوکاکو (2 گل) اجازه ندادند روند بدون برد نراتزوری در رقابتهای مختلف به پنج بازی برسد و اینتر 4 بر 2 برنده شد. در عین حال کونته هنوز بردی در رقابتهای اروپایی به دست نیاورده و اینتر که آخرین بار در سال 2010 قهرمانی اروپا را به دست آورده، با تنها دو امتیاز از سه بازیاش در مرحله گروهی در قعر جدول قرار گرفته است.
حتی هواداران دو تیم بوروسیامونشن گلادباخ و شاختار دونتسک تصور نمیکردند که تیمهایشان دو رتبه بالای جدول را اشغال کنند در گروهی که رئال و اینتر قرار دارند.
رقابت البته در این گروه بسیار نزدیک دنبال میشود و بعد از گلادباخ پنج امتیازی، شاختار و رئال با چهار امتیاز در ردههای دوم و سوم قرار دارند.
به هر حال تیم کونته از 9 بازی آخرش در رقابتهای مختلف تنها دو برد داشته و این مربی برای اینکه اولین برد اروپایی را دشت کند، نیاز دارد بازیکنانش تمام توان خود را بگذارند. اینتر در نخستین بازی اروپاییاش در این فصل در سنسیرو، مدیون گلهای لوکاکو بود که با دبل خود یک امتیاز از گلادباخ گرفت و حالا این بلژیکی 27 ساله مقابل رئال مادرید میخواهد دهمین گل فصلش را بزند.
اوضاع داخلی رئال هم آنچنان شوقبرانگیز نیست و این تیم بعد از تعطیلات بازیهای ملی در زمین ویارئال با تیم اونای امری یک بر یک مساوی کرد تا زینالدین زیدان اعتراف کند تیمش دو امتیاز از دست داده.
مشکل رئال در گلزنی نیست و این تیم در هر بازی اروپایی حداقل دو گل زده اما شاختار به خاطر برتری در دیدار با رئال و پیروزی فراموش نشدنی 3 بر 2 در ورزشگاه آلفردو دی استفانو یک رده بالاتر است. بازی دو تیم بالای جدول دو ساعت زودتر برگزار میشود و اگر به تساوی بینجامد، رئال با نخستین پیروزی تاریخش در زمین اینتر، به صدر جدول میرود. بازی سه هفته قبل دو تیم در اسپانیا پر از گل و هیجان بود و در نهایت تیم زیدان به پیروزی 3 بر 2 رسید در دیداری که رودریگو گوئز به عنوان بازیکن جانشین گل پیروزی رئال را زد.
اخبار تیمی
الکساندر کولاروف، مارسلو بروزوویچ و دانیله پادلی همچنان به خاطر تست مثبت کرونا خودشان را قرنطینه کردهاند ضمن اینکه استفانو سنسی و ماتیاس وچینو مصدوم هستند و نمیتوانند میزبان را در این دیدار همراهی کنند. کریستین اریکسن هم که با قوت گرفتن شایعه انتقالش به منچستریونایتد از چشم کونته افتاده و مقابل تورینو نادیده گرفته شد، احتمالاً در این بازی هم جایی نخواهد داشت.
زیدان هم برای این بازی شش غایب دارد اما میتواند روی کاسمیرو حساب کند. کریم بنزما، مهاجم تأثیرگذار تیم و سرخیو راموس، کاپیتان الهامبخش سفیدها مصدومند و ادر میلیتائو به ویروس کرونا مبتلا شده است. لوکا یوویچ هم که پیش از این کرونا گرفته بود به علاوه فدریکو والورده و آلوارو اودریوسولای مصدوم در این بازی حضور نخواهند داشت.
شوک به تیم ملی وزنه برداری زنان؟
حسینی مینیسک پاره کرد
سیده الهام حسینی، اولین زن مدالآور تاریخ وزنهبرداری ایران در عرصه بینالمللی و امید زنان برای کسب مدال و سهمیه ورودی به بازیهای المپیک 2021 توکیو، در اردوی تیم ملی وزنهبرداری مینیسک داخلی پاره کرد! حسینی امید و بخت نخست تیم ملی وزنهبرداری زنان کشورمان در اردوی جدید زنان بود که برای حضور در رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی آسیا (گزینشی بازیهای المپیک 2021 توکیو) در ازبکستان به اردو دعوت شده بود و قرار بود با آمادگی خوبی که از نظر رکوردی داشت، جزو نفرات اعزامی به مسابقات آسیایی ازبکستان باشد اما این وزنهبردار با بدشانسی عجیبی در اردوی تهران دست به گریبان شد و با توجه به محرز شدن پارگی مینیسک پایش مجبور است به جای تمرین در اردو، زانوی آسیب دیده خود را به تیغ جراحان بسپارد.
سیده الهام حسینی، ملیپوش وزنهبرداری ایران، مدتی را به واسطه قرنطینه و شیوع ویروس کرونا در خانه و به صورت انفرادی تمرین کرد. از این رو، شرایط و میزان آمادگی یا آسیب دیدگیهای احتمالی این وزنهبردار برای خودش و کادرفنی مشخص نبود. به همین علت نیز بعد از حضور او در تمرین تیم ملی و احتمالاً فشارهای بیشتر و جدیتری که در تمرینات به زانوی این وزنهبردار وارد شده است، آسیبدیدگی کهنه او تحریک شده است.
به هر حال مسجل شدن این آسیبدیدگی در زانوی حسینی پس از انجام ام آرای و همچنین تشخیص پزشک معالج و نیاز جدی این وزنهبردار به جراحی برای دست یافتن به بهبودی و بازگشت به شرایط اولیه باعث شده است که حسینی از قافله آسیایی و گزینشی بازیهای المپیک توکیو دور شده و از رقبای داخلی و خارجی خود فاصله بگیرد. مطمئناً این اتفاق تلخترین اتفاقی بود که میتوانست برای این ورزشکار و وزنهبرداری زنان رخ دهد. مطمئناً سیده الهام حسینی با توجه به دوره درمانی نسبتاً طولانی که برای بهبودی آسیبدیدگیاش نیاز دارد حداقل دوماهی را خانهنشین میشود. این اتفاق یعنی از دست رفتن مسابقات آسیایی و خداحافظی حسینی با المپیک توکیو.
حسینی که به دلیل پارگی مینیسک زانویش به بیمارستان اعزام شده است، در مورد آخرین وضعیت خود میگوید: «از اوایل ماه گذشته در تمرینات، دردی را در ناحیه زانو احساس میکردم. به همین دلیل مدتی استراحت داشتم تا اردو را از دست ندهم. از خانم منظمی نایب رئیس بانوان و آقای باقری مسئول پزشکی فدراسیون خواستم که برای مشخص شدن دردم من را به فدراسیون پزشکی- ورزشی معرفی کنند. آنها هم هماهنگیهای لازم را انجام دادند و بعد از انجام امآرآی مشخص شد مینیسک داخلی پایم پاره شده است. با پیگیریهای انجام شده، قرار شد دکتر کیهانی جراحی پایم را برعهده بگیرد.»
حسینی تأکید کرد که بین ۴ تا ۶ هفته زمان میبرد تا او به تمرینات برگردد.
آلکنو پس از 7 سال بالاخره به ایران آمد
تحقــــق یک رویــا
پس از رفتن ولاسکو، هر زمان که رویاپردازی میکردیم و آمدن یک مربی بزرگ و درجه یک به ایران را متصور میشدیم، گوشه ذهنمان یکی از نامها همین ولادیمیر آلکنوی روس بود. ولاسکو میانههای 2013 بود که از ایران رفت و در آن سالها آلکنو گل سر سبد مربیان مطرح دنیا بود. در المپیک 2012 با روسیه و در آن بازی عجیب و غریب قهرمان شده بود و در تمام محافل والیبالی بحث ذکاوت و جسارت او در آن رقابتها مهم بود.
در تمام این 7 سال هم که مربیان مختلف از کواچ و لوزانو گرفته تا کولاکوویچ آمدند و رفتند، هر زمان که صحبت از تغییر سکاندار هدایت تیم ملی شد، آلکنو و رزنده مثال بارز مربیانی بودند که آرزوی آمدنشان به ایران را داشتیم تا یک بار دیگر صاحب یک مربی بزرگ، عنواندار و درجه یک شویم.
حالا این اتفاق افتاده. آن آرزوی بعید و دست نیافتنی، آن حالت ایدهآل و آن سنگ بزرگ که همواره نشانهای برای نزدن بود، حالا زده شده و مردی قرار است روی نیمکت تیم ملی والیبال بنشیند که دو مدال طلا و برنز المپیک را در رده ملی و مدال طلای قهرمانی لیگ قهرمانان و جام باشگاههای جهان را در کارنامه دارد. قهرمانی در جام جهانی و لیگ جهانی 2011 هم جزو دیگر افتخارهای او در این سالهاست.
غروب دوشنبه بود که بالاخره خبر آمد قرارداد همکاری با آلکنو امضا شده و این مربی روس حداقل تا پایان المپیک مربی ایران خواهد بود. اتفاقی که ماهها انتظارش را کشیدیم و گاهی طولانی شدن این روند کشدار، حوصلهمان را سر برد.
داورزنی البته از همان ابتدا هدف اصلیاش آوردن همین مربی بود و پس از اینکه تصمیم قطعیاش را برای آوردن مربی خارجی گرفت، از صحبتهایش مشخص بود که مربی معیارش همین مرد جدی و منضبط روس است.
در نهایت هم همین اتفاق افتاد و در شرایطی که گزینههای والیبال به او و کاستلانی آرژانتینی محدود شده بود، در نهایت خبر توافق از روسیه آمد و بالاخره این قرارداد امضا شد.
از روزهایی که برای اولین بار رویای آمدن آلکنو به ایران را در سر پروراندیم، چیزی حدود هفت سال میگذرد. در این سالها هم تیم ایران تغییرات بسیاری کرده و هم شرایط این مربی بزرگ دستخوش تغییر شده. تیم ایران از یک شگفتیساز، به یکی از تیمهای مهم و بزرگ دنیا تبدیل شده و پس از دو عنوان چهارمی لیگ ملتها و ششمی قهرمانی جهان در سال 2014، دو بار سهمیه المپیک را کسب کرده و به مدال برنز رقابتهای قهرمانان قارهها رسیده است..
در این میان البته نباید فراموش کنیم که از شتاب رشد والیبال ایران در تمام این سالها به وضوح کاسته شده و اگرچه باتجربهتر شدهایم اما دیگر آن روحیه عجیب و غریب در تیم دیده نشده و مسیری را طی میکنیم که مقصد آن تبدیل شدن به یک تیم معمولی است که کارهای بزرگ دیگر از آن بر نمیآید.
در طرف مقابل آلکنو هم آن مربی سابق نیست. او که 7،6 سال پیش جزو بهترین مربیان دنیا در رده ملی بود، رفته رفته نوار موفقیتهایش در آن رده پاره شد و ویترین افتخاراتش از عناوین ملی خالی! به این ترتیب که او از سال 2013 به بعد، اگرچه تنها مدت کوتاهی به عنوان سرمربی روسیه کار کرده اما افتخاری در رده ملی به دست نیاوده و تمام افتخارهایش به رده باشگاهی و قهرمانیهای متعدد در روسیه و اروپا با زنیت محدود میشود. او در این سالها 7 بار با زنیت قهرمان روسیه شده و پنج بار هم در اروپا به قهرمانی رسیده است.
در حافظه نیمکت تیم ملی والیبال در دهههای اخیر، تنها یک مربی روس دیده میشود. یک خاطره کوتاه و البته پر حاشیه که به اواخر دهه اول قرن بیست و یک بر میگردد. جایی که زوران گائیچ هدایت تیم ملی والیبال را بر عهده گرفت.
حضوری کوتاه که البته در بخش اعظم آن هم این مربی بزرگ در اختیار تیم باشگاهی خود بود و در ایران هم همواره مورد انتقاد. مربی پروازی آن سالها اگرچه خیلی زود از ایران رفت اما آثارش تا سالها در ایران ماند.
مرحوم حسین معدنی آخرین آموختههایش برای در اختیار گرفتن سکان هدایت تیم ملی را از او آموخت و به عبارتی شاید بتوان گفت گائیچ اولین جرقهها در والیبال ایران برای نزدیک شدن به والیبال حرفهای روز دنیا بود.
جرقهای که با حسین معدنی زنده ماند و در نهایت با تأثیر شگرف ولاسکو شعلهور شد و تیم ایران را به بخش مهمی از آرزوهایش رساند.
حالا این دومین مربی روس است که در ابتدای دهه سوم قرن بیست و یک قرار است به ایران بیاید. حضور او هم فعلاً قرار است شش ماهه و کوتاه باشد و در لیگ جهانی و بازیهای المپیک روی نیمکت ایران بنشیند. با تمام اینها باید حداکثر استفاده را از همین حضور برد و البته در صورت موفقیت مقدمات ماندن او را فراهم کرد.
عاشقان والیبال 7سال در ایران منتظر ماندند تا باز هم مربی به ایران بیاید که اسم و رسمی بزرگ و حتی افسانهای داشته باشد. ولو مانند ولاسکو چند سالی از دوران اوجش در رده ملی گذشته باشد.
آلکنو آنقدر دانش و توانایی دارد تا این تیم ایران را از رخوت سالهای اخیر جدا کرده و به روزهای خوشش باز گرداند. روزهای خوشی که شاید نباید به این زودی و در المپیک منتظرش باشیم اما در عین منطقی بودن میشود خیالپرداز هم بود.
این المپیک مهمتر از چیزی است که به نظر میرسد. شاید برای همین هم اینقدر تلاش شد تا این مربی بزرگ روی نیمکت تیممان بنشیند و امیدهایمان برای کسب نتیجهای دور از انتظار را بیشتر کند. نتیجه رویایی سکوی المپیک که شاید دیگر تا سالهای سال چنین تیمی نداشته باشیم که بتوانیم در این جایگاه تصورش کنیم.
میخواستم در اوج خداحافظی کنم
قمی: هدفم سرمربیگری تیم ملی است
سارا قمی کاپیتان تیم فوتبال زنان ایران در اقدامی عجیب و با پیامی اینستاگرامی از حضور در بازیهای ملی خداحافظی کرد. قمی که از ۱۳ سال پیش عضو تیم ملی ایران بود و در ۳۴ بازی به میدان رفت و ۱۰ گل زد، حالا تصمیم گرفته جای خود را به بازیکنان جوان بدهد. این در حالی است که سارا قمی تنها ۳۳ سال دارد و میتوانست سالهای بیشتری در تیم ملی باشد. کاپیتان تیم فوتبال زنان ایران که تا به حال ۵ بار هم عنوان بهترین گلزن لیگ فوتبال زنان کشور را به دست آورده و در سال ۹۵ در تیم زیرفانی عراق هم موفق به کسب عنوان خانم گلی شده، این روزها به عنوان مربی در تیم هیأت البرز حضور دارد و میخواهد با بازیکنانی جوان مقابل مدعیان قرار گیرد. سارا قمی در رابطه با تصمیمی که گرفته و دلیل خداحافظیاش صحبتهای جالبی دارد.
چطور شد ناگهان تصمیم به خداحافظی از تیم ملی گرفتی؟ مسأله خاصی پیش آمده؟
نه، این تصمیم شاید ناگهانی هم نبوده. من یک سال و نیم پیش وقتی با نزدیکانم صحبت کرده بود گفتم که تصمیم به خداحافظی از تیم ملی گرفتم. همان زمان قرار بود خداحافظی کنم اما ۲ سال پیش در مسابقات مقدماتی وقتی تصمیمم را گفتم، از من خواستند که در تیم ملی بمانم و کمک کنم که من هم سرباز تیم ملی ماندم. بعد از مسابقات قطر دوست داشتم موقعیتی پیش بیاید که ۴ گوشه زمین را ببوسم و اینطور خداحافظیام از تیم ملی را اعلام کنم اما این اتفاق نیفتاد چون شیوع ویروس کرونا خیلی برنامهها و مسابقات را به تعویق انداخت. به همین دلیل فکر کردم الان بهترین زمان برای خداحافظی است.
اما شیوع ویروس کرونا باعث شد نتوانی برنامهات که بوسیدن ۴ گوشه زمین بود را انجام دهی.
بله اما با توجه به شرایط موجود بهترین فرصت بود که خداحافظیام از تیم ملی را اعلام کنم.
چطور شد که همان یک سال و نیم پیش تصمیم گرفتی از تیم ملی خداحافظی کنی؟
من روزی که وارد تیم ملی شدم کلاً هدف و برنامهام را گذاشتم روی اینکه در اوج از تیم ملی خداحافظی کنم. ۱۳ سال هم در خدمت تیم ملی و سرباز تیم ملی بودم و میدانستم وقتش است که در این برهه از زمان، کنار بروم و جا را به بازیکنان جوان بدهم.
خب اگر الان تیم ملی باز هم به شما احتیاج داشته باشد و خواست برگردی، این کار را انجام میدهی؟
نمیدانم شرایط چه میشود و اگر تیم ملی به من احتیاج داشت، باز هم خداحافظیام را اعلام میکنم. وقتی این تصمیم (خداحافظی از تیم ملی) را گرفتم به همه اینها فکر کردم. یک سال و نیم پیش وقتی تصمیم به خداحافظی داشتم فکر کردم تیم ملی به من احتیاج دارد و باید کمک کنم. به خاطر همین ماندم اما الان بعید میدانم چنین اتفاقی بیفتد و بچههای جوان زیادی هستند که میتوانند راحتتر کار کنند و در تیم ملی به موفقیت برسند.
۳۳ سال هم سن زیادی برای کنار رفتن از تیم ملی نیست.
(میخندد) اما جوانهای زیادی آماده حضور در تیم ملی هستند.
بعد از خداحافظی از تیم ملی، چه تصمیمی برای حضور در فوتبال داری؟
فعلاً در لیگ برتر تمرینات را ادامه میدهیم و آماده بازیهای لیگ میشویم. با تیم هیأت البرز هم قرارداد ۲ ساله دارم و تیم فوقالعاده جوان و البته بیتجربهای است که من کارها را به عنوان مربی انجام میدهم.
بزرگترین هدف و آرزویت در ورزش چه چیزی است؟
سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران.
پس پیگیر کلاسهای مربیگری هستی؟
بله، یک دوره گذراندهام و مراحل بالاتر را هم پیگیری میکنم که هر وقت برگزار شد، در آنها شرکت کنم. خیلی دوست دارم این دورههای مربیگری را زودتر بگذرانم.
امضاکنندگان قرارداد ویلموتس نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند
سوءپیشینه دلیل ممنوعیت کاندیداتوری هیأت رئیسه
فیفا اعلام کرده که انتخابات فدراسیون فوتبال باید تا پیش از سال نوی میلادی برگزار شود. همین موضوع زمزمه کاندیداتوری افرادی که پیش از تعویق انتخابات برای ریاست یا عضویت در هیأت رئیسه ثبتنام کرده بودند را دوباره مطرح کرده است. افرادی که چند تن از آنها در میان هیأت رئیسه فعلی حضور داشتند و بدون شک قصد دارند که دوباره هم در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت کنند.
بعد از ماجراهای مربوط به پرونده مارک ویلموتس و ارجاع این پرونده به شعب قضایی، این امکان از اعضای هیأت رئیسه که زیر قرارداد مارک ویلموتس را امضا کرده بودند، سلب میشود.
مهدی تاج، لیلا صوفیزاده، محمود اسلامیان، محمود شیعی، فریدون اصفهانیان، عبدالکاظم طالقانی، هدایت ممبینی و حیدر بهاروند، هشت نفری هستند که به خاطر امضای قرارداد ویلموتس به سازمان بازرسی فراخوانده شدند. در حال حاضر پرونده مربوط به بررسی اتهام آنها در شعب قضایی باز است.
با اینکه هنوز هیچ حکم محرومیتی برای این هشت نفر صادر نشده اما همان پرونده در حکم سوءپیشینهای برای آنهاست که متناقض با شروط لازم جهت کاندیداتوری در انتخابات فدراسیون فوتبال خواهد بود.
نکته جالب اینکه از میان این افراد که اجازه حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال را ندارند، حیدر بهاروند یکی از افرادی بود که از ماهها پیش تلاش برای جلب رأی اعضای مجمع را آغاز کرده و برای نشستن بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال مصمم است.
فریدون اصفهانیان، محمود اسلامیان و هدایت ممبینی هم از دیگر کاندیداهای جدی برای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال بودند که به نظر میرسید همچنان تمایل به حضور در انتخابات را داشته باشند. با شرایط جدید اما هیچ یک از آنها اجازه حضور در انتخابات را ندارند.
آنچه در میدان تلویزیونی فوتبال برتر خلق کردند
تصویر رسانهای، اینهمه زشت، اینچنین دستپایین!
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
بررسی اینکه کدامیک از طرفین در دعوای فولاد - استقلال حق دارند، خود از بنیان به سخافت نیاز دارد، آنچنان که موضوع زننده و خالی از معناست. یکی از بزرگترین و مهمترین بازیهای فصل بین دو رقیب جدی، به جای نمایش فوتبال با کلمات کریه به یادمان خواهد آمد و این یادگار این بازی است. اما آنجا که مدیران دو باشگاه میخواهند در برنامه تلویزیونی فوتبال برتر درباره اینهمه زشتی توضیح دهند، داستان پیچیدهتر و بحران عیانتر میشود.
احمد مددی، سرپرست موقت باشگاه استقلال حتی ذرهای برای این شغل تازهاش آمادگی ندارد. متنی را در تلویزیون روخوانی میکند تا به وضوح نشان دهد بر کارش مسلط نیست. این اما مسألهای نیست که فقط مددی با آن مواجه باشد و بدون تسلط به سمتهای مهم و تأثیرگذار در فوتبال برسد. مصاحبه مددی در برنامه فوتبال برتر نماد این بیاطلاعی از یک شغل مهم در فوتبال است. مدیریت باشگاه استقلال اگرچه پیش از او نیز به احمد سعادتمند رسیده بود اما مددی حتی این قابلیت را دارد که در مسابقه تسلط بر یک حرفه به سعادتمند ببازد. مدیران فوتبال در ایران زیسته حرفهای در فوتبال ندارند یا مثل احمد مددی هنوز تجربهای در ابعاد بزرگ در فوتبال ندارند اما یکباره صاحب فرصتی میشوند که متناسب با تجربه آنها نیست.
فراموش نکنیم که احمد سعادتمند با طرح مسائل گمراهکننده و بیراه چه آسیبهایی به استقلال زد و فرصت قهرمانی در جام حذفی و موفقیت در لیگ قهرمانان آسیا را از تیم سلب کرد. آنهمه حرفهای نسنجیده درباره بازگرداندن آندرهآ استراماچونی احتمالاً لابهلای خبرهای بد که هر لحظه آوار میشوند، از یاد نبردهایم. تصویر رسانهای یک باشگاه را چه کسی میسازد؟ پیش از همه، مدیر باشگاه و سرمربی. طی روزهای اخیر چه تصویری را احمد مددی و محمود فکری خلق کردند؟ آیا این تصویر در شأن یک باشگاه با قدمت بیش از ۷ دهه است؟ آیا آنها میدانند کجا نشستهاند، مشغول چه کاری هستند و بابت چه مسئولیتهایی دستمزد دریافت میکنند و از مزایای پرشمار نشان تجاری یک باشگاه بهرهمند میشوند؟ بعید به نظر میرسد، چون تصویر رسانهای که آنها ساختند اینهمه زشت و اینچنین دست پایین بود که از روز بازی تا وقایع بعد از آن تماشایش کردیم. آن سوی این میدان تلویزیونی سعید آذری بود. یکی از میدانهای مرسوم در برنامههای ورزشی ایران. میدانی برای حمله و حرفهای بیحاصل. توقع از سعید آذری البته متفاوت بود. این انتظار از آذری وجود داشت که میانه آن مناظره با احمد مددی، میدان را ترک کند. آن عرصه و آن روش گفتوگو و آن حرفها نباید مورد علاقه همه باشد و همه نباید دوست داشته باشند تا آخرین جملهای که به ذهنشان میرسد به این جدل بیهوده اضافه کنند. چه خوب بود اگر فوتبال ایران مدیرانی داشت که قدرت ترک این عرصههای بیهوده را داشتند. سعید آذری اما این توان را ندارد. گاهی حرفهای درستی میزند اما خود در بازیهایی شرکت میکند که در عرصه بیهودگی برگزار میشود.
به احمد مددی برگردیم. او بیسند اتهام زد، موضوع بیمعنایی مثل مدیریت خوزستانیها بر باشگاه خوزستانی را مطرح کرد و حرفهایی زد که باور شنیدنش سخت است. حرفهایی که احتمالاً همه فکر میکنیم تاریخ مصرفشان گذشته باشد، اما سرپرست باشگاه استقلال به ما یادآوری میکند که هرگز تاریخ مصرف این حرفها تمام نمیشود.
تارتار: شرمنده مدیران پیکان هستم
مهدی تارتار سرمربی پیکان که ناگهان تصمیم به استعفا از این تیم گرفت، درباره دلیل این تصمیم میگوید: «حقیقت ماجرا این است که در این بیست روز این تیم را با همکارانم آنالیز کردیم، اما بعد از برگزاری دو هفته از لیگ به این نتیجه رسیدیم با این تیمی که بسته شده نمیتوانیم تاکتیکهای خودمان را پیاده کنیم. سبک فوتبال من همیشه بازی مالکانه و روی زمین بوده، اما با این تیم نمیتوانم این افکار را پیاده کنم و باید به کارهای دفاعی رو بیاورم.» تارتار در رابطه با اینکه مگر قبل از قبول هدایت پیکان شرایط آن را بررسی نکرده بود، توضیح میدهد: «فکر میکنم ما دو، سه روز قبل از شروع مسابقات با این باشگاه به توافق رسیدیم و قاعدتاً زمانی برای آنالیز آن نداشتیم و فرصت برای برگزاری بازی دوستانه نبود و دیروز پس از بیست روز با همکارانم به این جمعبندی رسیدیم، حالا که این تیم در شرایط خوبی در جدول قرار دارد، از آن جدا شویم. این تصمیم را در شرایطی گرفتم که شرمنده باشگاه نشوم و بابت آن عذاب وجدان ندارم، چرا که اکنون دست مدیران این باشگاه باز است که انتخاب خود را انجام دهند. واقعاً شرمنده مجموعه پیکان از جمله مدیرعامل کارخانه آقای مقیمی، اکبر محمدی مدیرعامل باشگاه و اعضای کمیته فنی شدم و از آنها عذرخواهی میکنم. من هیچ مشکلی با این دوستان نداشتم و ندارم و اتفاقاً آنها همهجور همکاری با ما داشتند، حتی در فرصت کوتاهی که در نقل و انتقالات داشتیم، دو سه یار خوب هم به این تیم اضافه شد. بحث من این است که نمیتوانم به کار ادامه دهم، چرا که فقط نیامدهام با یک قرارداد پول به دست آورم و با نیت کمک آمدم، اما نمیتوانم تفکراتم را با این ابزارهایی که دراختیار دارم پیاده کنم.» تارتار درباره اینکه آیا باشگاه پیکان با این خواسته موافقت کرده یا نه، میگوید: «آنها قبول نکردند اما به آنها گفتم نمیتوانم ادامه همکاری دهم.»
خادم بزرگ زندگی را وداع گفت
خداحافظ پیرمرد آرام
تسلیت وحید جعفری
پیرمرد آرام کشتی؛ همو که همواره نجیب و سر به زیر بود و از حاشیهها به دور، ما را ترک گفت و جامعه ورزش و خانواده کشتی را داغدار کرد.
همان پیرمرد دوستداشتنی که روزگاری حریف موحد بزرگ بود و توانست با تمام این دشواریها مدال نقره مسابقات جهانی ۱۹۶۲ تولیدو را به سینه بزند و به گوشهای از حق خود در کشتی برسد؛ اما این پایان کار آن جوان شر و شور خراسانی نبود که مشهدیها حساب ویژهای رویش باز میکردند و خود را خادمِ دوست و آشنا میدانست.
آری، این پیرمرد آرام، روزگاری برای خود برو بیایی داشت و مشتیهای شهر رویش حساب کرده و به اسمش قسم میخوردند از بس با مرام بود و معرفت.
او اما مسیر بهتری برای خود انتخاب کرد و تصمیم گرفت که اگر در دوران قهرمانی به مدالهای بیشتری نرسید، نتیجه زحمات خود را در فرزندان خود جستوجو کند و این شد که امیرضا خادم و رسول خادم، دو تن از بهترین و برترین آزادکاران تاریخ کشتی ایران را به ورزش ملی کشورمان معرفی کرد.
فرزندان خلف حاج محمد خادم پدر را سربلند کردند تا خادم بزرگ بابت دو قهرمانی که به کشتی کشور هدیه داد، همواره مورد ستایش قرار گیرد و اوج این ماجرا زمانی بود که رسول خادم در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا با مربیگری پدر بر ماخاربک خادراتسف غلبه کرد تا اولین مدال طلای ورزش ایران بعد از المپیک را به نام خود کند.
حاج محمد؛ این مرد زحمتکش و دوستداشتنی، روز گذشته زندگی را وداع گفت تا کشتی ایران یکی از مردان محجوب و نیکنام خود را از دست دهد. مرگ او در این روزهای سرد کرونایی، آب یخی است بر پیکر خانواده کشتی که با از دست دادن بزرگان خود روز به روز لاغر تر و نحیفتر میشود و گریزی از این واقعیت تلخ نیست. پس تا هستند قدردانشان باشیم.
رازهای چند استعفا
گزارش
سمیرا شیرمردی @SamiraShirmard
دیروز، انگار روز استعفا و کنارهگیری بود. هنوز چند ساعتی از خبر خداحافظی فرهاد کاظمی با بازیکنان بادران تهران نگذشته بود که خبر رسید مهدی تارتار هم از سرمربیگری پیکان کنار رفت اما بدون شک این استعفاها بیربط با هم نخواهد بود.
فرهاد کاظمی با بادران خداحافظی کرد
از همان زمان که شایعه محرومیت مادامالعمر فرهاد کاظمی از فوتبال مطرح شد، با وجود اینکه باشگاه بادران به حمایت از سرمربیاش پرداخت اما خبر رسید به دنبال جانشین کاظمی است و حتی با چند گزینه هم صحبت کردند. شاید همین مسأله هم باعث شد روابط فرهاد کاظمی و مسئولان باشگاه بادران به شکل خوبی پیش نرود که ظاهراً این مسأله به جر و بحث هم کشیده شد. بحث برای نقل و انتقال چند بازیکن که در نهایت مدیرعامل باشگاه بادران از موضع کوتاه نیامد و از کاظمی خواست برود. به همین دلیل فرهاد کاظمی یکشنبه عصر در تمرینات از بازیکنانش خداحافظی کرد. بدون شک مسئولان باشگاه بادران هم با این استعفا مخالفت نخواهند کرد.
تارتار هم از پیکان رفت
در روزی که بحث استعفای فرهاد کاظمی از تیم لیگ یکی بادران تهران به سوژه داغی تبدیل شده بود، ناگهان خبر رسید مهدی تارتار از سرمربیگری پیکان کنار رفت. این در حالی بود که تارتار صبح دیروز به همراه تیمش رفت و در تستهای ایفمارک شرکت کرد. او حتی تیمش را آماده کرد که امروز راهی اصفهان شوند اما بعد از تست ایفمارک، وقتی به خانه رفت ناگهان تصمیم گرفت که از سرمربیگری پیکان کنار برود. آن هم در حالی که او در همان روزهای ابتدایی حضورش در پیکان، از ساختن یک تیم خوب و آیندهدار خبر میداد اما انگار حالا تارتار ناامید شده و معتقد است پیکان شرایط خوبی ندارد.
احتمال یک جابهجایی عجیب
وقتی مهدی تارتار از سرمربیگری پیکان استعفا داد خیلیها معتقد بودند حتماً این سرمربی جای بهتری سراغ دارد که کنار رفته اما تارتار گفته بود فعلاً میخواهد در خانه بماند و استراحت کند که این مسأله خیلی عجیب و البته غیرقابل باور است. به هر حال شایعهها شروع شد و خیلیها فکر میکردند شاید او به بادران که تیم متمولی است برود اما بدون شک هیچ مربی تیم لیگ برتری را به خاطر یک تیم لیگ یکی رها نمیکند. بر این اساس، مشخص شد تارتار ظاهراً از سوی باشگاه مس رفسنجان با پیشنهاد مربیگری مواجه شده است. گفته میشود مسئولان باشگاه مس رفسنجان که از نتایج ۲ بازی اخیر تیم راضی نیستند، تصمیم گرفتند سرمربی خود را خیلی زود تغییر دهند. این در حالی است که مس رفسنجان ۲ بازی خیلی سخت داشت و البته برای اولین بار است در لیگ برتر حضور پیدا میکند، ضمن اینکه با توجه به تغییرات زیادی که داشته، باید زمان بیشتری به تیم بدهند تا هماهنگ شوند و به شرایط ایدهآل برسند. به هر حال، مسیها ظاهراً با مهدی تارتار وارد مذاکره شدهاند تا او را جانشین محمد ربیعی کنند. آن هم در حالی که تارتار برای جداییاش و رفتن به تیم دیگر باید ۲ میلیارد تومان به باشگاه پیکان غرامت بدهد. مبلغی که از عهده هر باشگاهی برنمیآید و شاید مس رفسنجان بتواند آن را تأمین کند. از آن طرف هم گفته میشود مسئولان باشگاه بادران منتظر این اتفاق هستند تا ربیعی را برگردانند و جانشین فرهاد کاظمی کنند. البته ربیعی دیگر نمیخواهد به لیگ برود و حتی در صورتی که از مس رفسنجان کنار برود، احتمالاً پیشنهاد بادران را نمیپذیرد که در صورت قطعی شدن این مسأله، بادران با محسن عاشوری کارش را دنبال خواهد کرد.
استقلال – ماشینسازی، ساعت 16:15
رشید وارد میشود
استقلال از دو بازی صاحب 3 امتیاز است و ماشینسازی تنها یک امتیاز به دست آورده. بهلحاظ روانی اما شاید حریف امروز استقلال در شرایط بهتری قرار داشته باشد به این دلیل که در بازی دوم توانست یک امتیاز از ذوبآهن همواره مدعی به دست آورد. استقلال اما با شکستی تلخ که حاصل تقابل با فولاد است راهی این میدان میشود؛ شکستی که شاید این تیم را بهلحاظ روحی در شرایط بدتری قرار دهد و شاید هم با این تیم کاری کند که عصر امروز با سیمایی برافروخته و تیمی کاملاً هجومی گام به میدان بگذارد. در واقع استقلال بهدلیل سوابق خود ظرفیت هر دو را دارد و هم میتواند مانند بازی با فولاد همچنان بیانگیزه باشد و هم از این قابلیت برخوردار است که نمایشی متفاوت را به اجرا بگذارد که احتمال دومی خیلی بیشتر است. فضایی که بعد از شکست مقابل فولاد ایجاد شد استقلال را عمیقاً تحت فشار قرار داده تا مجبور به جبران مافات باشد. بدون شک اگر همه تدابیر کادر فنی استقلال متناسب با این بازی باشد، پیروزی و کسب 3 امتیاز دشوار نیست. حال شاید هواداران استقلال انتظار یک بازی زیبا و هجومی را هم داشته باشند اما باید باور داشت آنچه باید برای استقلال مهم و اولویت باشد کسب 3 امتیاز است و آبیها چه با اجرای یک بازی هجومی و چه بازی محتاطانه باید 3 امتیاز این بازی را به چنگ آورند تا از دایره مدعیان قهرمانی لیگ برتر عقب نمانند. استقلال بهاحتمال زیاد با همان روشی که مقابل فولاد به میدان رفت مقابل ماشینسازی هم بازی خواهد کرد. تکرار آن روش به نیت هماهنگی بیشتر با خواستههای فنی سرمربی است و محمود فکری عمیقاً دوست دارد تیمش با آنچه او میخواهد بهسرعت خو بگیرد. تغییر مداوم روش بازی هرگز در تفکرات سرمربی استقلال جایی ندارد، مگر آنکه اتفاق عجیب و غیرمنتظرهای رخ داده و استقلال بهناچار روش بازی خود را عوض کند. آنچه فکری به آن میاندیشد ایجاد ثبات نسبی در لایههای تیمش است. حال این ثبات ممکن است ترکیب را هم دربر بگیرد اما در وهله نخست او بهدنبال ثبات تاکتیکی است و در مرحله بعد در پی ثبات بازیکنان خواهد بود و بهاصطلاح به ترکیب اصلیاش خواهد رسید.بهواقع استقلال اکنون بهلحاظ نفری آنقدر در جایگاه مطلوبی قرار دارد که فکری بتواند تمام آن اندیشههای تاکتیکی را با همین ابزار پیاده کند. هرقدر هم که فقدان بازیکنی همچون علی کریمی بزرگ به نظر بیاید اما استقلال با همین تیم نیز ظرفیتهای بسیاری دارد تا تیمی هماهنگ و حتی غیرقابل مهار را روانه لیگ بیستم کند. درباره اینکه فکری در بازی با ماشینسازی از چه بازیکنانی بهره خواهد گرفت میشود تا حد زیادی با قطعیت صحبت کرد. سرمربی استقلال بهاحتمال فراوان امروز از وجود رشید مظاهری بهره خواهد گرفت. شاید اگر استقلال مقابل فولاد شکست نمیخورد سرمربی استقلال همچنان از سیدحسین حسینی استفاده میکرد اما اکنون شرایطی پیش آمده که دست سرمربی استقلال کاملاً باز است تا حسینی را نیمکتنشین کند و جایی برای اعتراض این دروازهبان هم باقی نماند، بنابراین رشید مظاهری دروازهبان استقلال مقابل ماشینسازی خواهد بود و بعید هم هست با توجه به خط حمله کمکاری که حریف دارد رشید روز سختی را سپری کند و احتمالاً اولین کلینشیت در استقلال به نام او ثبت خواهد شد. حضور رشید شاید قدمهای اول فکری برای ساختن تیمی متفاوت در قیاس با گذشته باشد اما باید توجه داشت عملکرد مظاهری نیز نقشی انکارناپذیر در ادامه حضورش در دروازه خواهد داشت. شاید اگر او در بازیهای مهم واکنشهایی خیرهکننده داشته باشد حسینی در زمان نسبتاً قابل توجهی به ترکیب اصلی تیمش بازنگردد، اما یقیناً یک لغزش کوچک از مظاهری دست فکری را دوباره باز میگذارد تا حسینی را دوباره به قفس توری تیمش بازگرداند. در خط دفاع نیز احتمالاً یک تغییر خواهیم داشت و محمد دانشگر بهجای عارف غلامی بازی خواهد کرد. اگر حضور او در کنار مرادمند را قطعی بدانیم، وریا غفوری و میلیچ مانند دو بازی قبل در دفاع راست و چپ قرار خواهند گرفت. در خط میانی نیز حضور مسعود ریگی قطعی است. درباره نیمکتنشین کردن باقری اما نمیشود با قطعیت حرفی به میان آورد به این دلیل که فکری صحبتهای متفاوتی درباره این بازیکن به زبان آورده و اعتقاد دارد او در بازی با فولاد خوزستان آنقدر که نقد میشود بیمسئولیت نبوده است. با این حال حضور مهدیپور نیز در ترکیب استقلال محتمل است چون فرشید اسماعیلی دوباره مصدوم شده و به این بازی نمیرسد. دیگر هافبک استقلال نیز ممکن است آرش رضاوند باشد اما دست سرمربی استقلال باز است تا هر دوی این بازیکنان را هم نیمکتنشین کند و از بازیکنانی همچون بابک مرادی یا متین کریمزاده هم بهره بگیرد. این احتمالات در هر حال اما سبب نمیشود استقلال را شانس اول پیروزی در این بازی ندانیم. استقلال بهواقع با هر ترکیب و هر شیوهای رخدررخ ماشینسازی قرار بگیرد محکوم به کسب امتیاز است و فکری نیز این موضوع را در تمرین 2 روز مانده به بازی در نشستی که با بازیکنان داشت گوشزد کرد.
فکری:بازیکنان ماشینسازی شاگردم بودند
استقلال در شرایطی به ماشینسازی رسیده که یک باخت را پشت خود میبیند و باید بهجهت جبران آن گام به میدان بگذارد.
محمود فکری اهمیتهای این بازی را میداند اما در عین حال سعی میکند استراتژی استقلال در تمام بازیها را بیان کند: «بازیها برای استقلال فرقی ندارد و هر تیمی مقابل استقلال بازی میکند با انگیزه دوچندان وارد زمین میشود. امیدوارم بازیکنان ما با تمام توان وارد زمین شوند و در نهایت برنده این دیدار شویم.» فکری مربی گمنام حریف را هم اینگونه ستود: «ماشینسازی مربی جوان و جسوری دارد. خیلی از بازیکنان این تیم با من کار کردند و با انگیزهای که دارند میتوانند برای ما مشکلساز شوند، اما امیدوارم بازیکنان ما خودشان باشند و در یک فضای خوب بازی سالمی انجام داده و 3 امتیاز را بگیریم.» فکری قصد دارد در آیندهای نهچندان دور درباره حواشی بازی با فولاد صحبتهایی به زبان آورد. سرمربی استقلال در این باره گفت: «درباره آن بازی در یک فرصت مناسب در جمع خبرنگاران صحبت میکنم ولی الان تمرکز ما روی بازی با ماشینسازی است. انشاءالله بعد از بازی در خدمت دوستان هستم و در مورد بازی با فولاد حرف میزنم.» ماجرای بلند بودن چمن ورزشگاه آزادی چیست؟ سرمربی استقلال پرده از این راز برمیدارد: «در بازی اول ما هم بازیکنان تیم ما به بلندی چمن اعتراض داشتند. امیدوارم برای بازی فردا چمن کوتاه شود تا انرژی از بازیکنان ما نگیرد. چمن بلند سرعت توپ را میگیرد و باعث میشود مسابقه زیبا نشود و من امیدوارم فردا وضعیت چمن به شکلی باشد که بازی قشنگی انجام شود.» فکری درباره رفع کدورتها با دیاباته نیز توضیح مختصری میدهد تا روشن شود مشکلات از بین رفته است: «این بازیکن مشکل خاصی ندارد و در اردوی ما حضور دارد و اگر لازم باشد از او استفاده میکنیم.»
تمام نگاهها به شیخ استقلال
آخرین تمرین برای بازگشت دوباره
اتفاقات عجیب بازی استقلال و فولاد نشان داد استقلال هنوز وارد لیگ نشده با حاشیههای زیادی روبهرو است. از گیر افتادن دانشگر در تابلوی تعویض و گم شدن کفش دیاباته گرفته تا فحاشی فکری بعد از این بازی کنار زمین، نشان از آن داشت که فکری و شاگردانش فصل سختی را پیش رو دارند. البته ماجرای تعویض دیاباته هم در نوع خود قابل توجه و تأمل بود و در نهایت به دردسر بزرگی تبدیل شد. اما مسئولان باشگاه استقلال سعی کردند خیلی زود این مسأله را جمع کنند تا بیش از این بین فکری و دیاباته در همین ابتدای فصل شکرآب نشود. شیخ هم که نشان داده بازیکن جنجالی نیست فوراً به شرایط تمرین برگشت و روز گذشته هم در کنار استقلالیها تمرین کرد تا از این بابت استقلالیها مشکلی نداشته باشند. استقلالیها آخرین تمرین خود قبل از بازی با ماشینسازی را روز گذشته در زمین چمن مجموعه ورزشی غدیر برگزار کردند. نصرالله عبداللهی در تمرین آبیپوشان حضور داشت و برنامههای تاکتیکی شاگردان فکری را تماشا کرد. این جلسه تمرینی نسبتاً سبک برگزار شد و بازیکنان استقلال حدود یک ساعت تمرین تاکتیکی کردند. البته یکی از مشکلاتی که استقلال هرساله با آن روبهرو بوده، مشکل زمین تمرین است که در فصل سرما و زمان بارش برف و باران، این مشکل به یک معضل عظیم برای این تیم تبدیل میشد. در این سالها مشکل زمین تمرین استقلال در زمان بارش باران، منجر به تعطیلی تمرین آبیپوشان میشد یا اینکه آنها نهایتاً راهی سالن سرپوشیده میشدند و روی کفپوش سالنی تمریناتشان را انجام میدادند. اما اینطور که گفته میشود استقلالیها موفق شدهاند زمین تمرین نفت تهرانسر را اجاره کنند. با پیگیریهای کارگزار جدید و مدیران استقلال، زمین تمرین نفت تهرانسر که در غرب تهران واقع شده، به محل تمرین آبیها تبدیل خواهد شد. زمین نفت تهرانسر در فصول گذشته نیز پذیرای تمرین استقلالیها بود و حالا مدیران این تیم با کمک کارگزارشان موفق به اجاره آنجا شدهاند. همچنین مسئولان ورزشگاه آزادی قول دادهاند با ترمیم زمین شماره 2، مشکلات این زمین تمرین را حل کنند تا در فصل جدید، آبیها مشکلی بابت زمین تمرین نداشته باشند. استقلال باید با در نظر گرفتن همین مشکلات که هرساله پیش رو دارد خودش را برای قهرمانی در لیگ بیستم آماده کند. هرچند بازی استقلال و فولاد هواداران این تیم را تا حدود زیادی نسبت به این مسأله ناامید کرد اما شاید بازی با ماشینسازی ورق را برای این تیم برگرداند.
پاشازاده: بگذارید فکری نیم فصل کار کند
مهدی پاشازاده که خود پیش از حضور محمود فکری گزینه سرمربیگری استقلال بود درباره شکست استقلال مقابل فولاد خوزستان با احتیاط حرف میزند: «با یک شکست نمیشود همه چیز را بههم ریخت. واقعیت این است که باختن در اهواز مقابل تیم جواد نکونام برای محمود فکری دردناک بود، اما فوتبال بالا و پایین دارد. یادمان نرود بازیها ادامه دارد و استقلال و فولاد هم باید دوباره با هم بازی کنند. من با هر دو طرف این ماجرا یعنی فکری و نکونام دوست هستم و آنها در تیمی که من سابقه بازی دارم بازی کردهاند،
بنابراین ترجیح میدهم در خصوص این بازی جانب هیچکدام را نگیرم و از کسی هم انتقاد نکنم. به هر حال یک بازی بود مانند دیگر بازیها که تمام شد و رفت.» پاشازاده چه تحلیلی درباره آینده استقلال دارد؟ او این پاسخ را میدهد: «همه ما برای آیندهای بهتر تلاش میکنیم.
شک ندارم فکری هم بهدنبال ساختن تیمی درخور شأن استقلال است. باید به او فرصت کافی داده شود. فکری زمان زیادی نیست که از عمر مربیگریاش در استقلال میگذرد. نباید اینطور باشد که او را ناکارآمد و فاقد شایستگی بدانیم. فکری شخصیت مربیگریاش را نشان داده اما اینکه او بتواند همان کاری که در نساجی یا دیگر تیمها انجام داده را اینجا هم تکرار کند به آینده بستگی دارد، ضمن اینکه تلاش بازیکنان و همکاری باشگاه هم در موفقیت او نقش بسیاری ایفا میکند.» پاشازاده در واکنش به اینکه از دستیاران سرمربی استقلال انتقاد میشود نیز گفت: «این نقدها نوعی دخالت در کار سرمربی است. فکری با همین کادر فنی کارش را در استقلال شروع کرده و بعید است شخص دیگری را به آن اضافه کند. منتقدان هم باید انتقادهای خود را در زمان مناسب مطرح کنند نه اینکه بعد از دو بازی روی سر سرمربی آوار شوند. استقلال با این همه هوادار جای تسویهحسابهای شخصی نیست و باید با احتیاط قدم برداشت و اجازه نداد حاشیه وارد تیم شود. از منتقدان هم میخواهم شرایط را درک کنند.»
سارا قمی؛ من مرزها را جابهجا کردم
یادداشت
احسان محمدی
درست وقتی هنوز کاممان از ویدئوی محسن مدهنی کُشتیگیر اندیمشکی که بساط دستفروشیاش را جمع کرده بودند تلخ بود، خداحافظی سارا قمی و واژگانی که به کار برده بود، به آدم این امید را میداد که «هرکسی به اندازه خودش میتواند یک راه ناهموار را برای دیگرانی که از پی میآیند هموار کند» ولو به خون جگر!
قصد مقایسه در کار نیست، کشتیگیر قهرمان حق دارد شکوه کند از شرایطش، حق دارد از بیتوجهی بگوید، حق دارد بنالد که بچههای اندیمشک به چه امیدی بروند دنبال ورزش وقتی سرنوشت مدالآورانی چون او را میبینند، اما امثال سارا قمی چه بگویند؟ میزان توجه مادی و معنوی به ورزش زنان و مردان در ایران آنقدر از هم دور است که اصلاً نمیشود مقایسه کرد اما «سارا قمی»ها قصد کوتاه آمدن ندارند. چهارسال پیش در برنامه نود وقتی مزدک میرزایی مثل همیشه سؤال نظرسنجی برنامه را درباره بهترین گل سال 95 خواند، دیدن یک گل شگفتانگیز از دختری به نام سارا قمی همه را میخکوب کرد. انگار داشت با صدای بلند فریاد میزد:«ما را ببینید! ما هم ستارهایم!»
آن شب گل سردار آزمون به بایرن مونیخ، گل احسان پهلوان با لباس ذوبآهن به پرسپولیس، گل سروش رفیعی با لباس تراکتور به استقلال، گل وحید شمسایی با لباس تأسیسات دریایی به فرشآرا، گل ایمان مبعلی بازیکن نفت به پدیده در کنار گل سارا قمی مرزدشتی برای شهرداری بم علیه آیندهسازان نجفآباد به رأیگیری بینندگان گذاشته شد. یک فرار پشت مدافعان، دریبل خیرهکننده روی پا و یک ضربه والی تمام عیار! .. عادل فردوسیپور چشمهایش برق میزد و نتوانست پنهان کند که از این همه مهارت، غافلگیر شده!
سارا قمی اهل خمام در استان گیلان است. فوتبالش را از ملوان شروع کرد، مهاجمی لاغر اندام اما با مهارتهای ویژه، به تیم ملی رفت، بارها خانم گل مسابقات لیگ برتر شد، به عراق رفت و آنجا هم بهترین گلزن شد و وقتی ملوانیها با او نساختند عزم «بم» کرد! از شمال بارانی به شهری خشک و بیابانی که هنوز هم آدم را به یاد زلزله میاندازد و حالا بعد از 13 سال بازی برای تیم ملی، بعد از سالها ماجراجویی با توپ فوتبال، خداحافظی کرد.
طی کردن این مسیر طولانی حتماً برای یک دختر جوان بدون رنج، بدون نیش و کنایه، بدون گریه کردنهای بیصدا در اردوها، خوابگاهها، اتوبوسها و ... نبوده اما او در پیام خداحافظیاش در اینستاگرام گلهای نکرده و به جایش نوشته «در طول سالیان دراز سعی کردم عشقام را از طریق پاهایم با ضربه زدن به توپ فوتبال بیان کنم، چیزی که همه چیز را از زمان کودکیام تاکنون برایم راحتتر بیان کرد که من چه کسی هستم! چه ضربهها، زخمها، شکستگیها، کبودیها و ناملایمتیها که بر پاهایم که همانا قلب آدمیست بر وجودم نشست تا از من سارای قمی بسازد که در این سالها که به دختران ناامید وطنم بیاموزم که هر آرزویی میتواند دستیافتنی باشد. مرزهایی را برای خودم و کسانی که به من باور نداشتند جابجا کردم و امروز میخواهم قویتر از قبل ورق را عوض کرده و خود را وارد دنیای دیگری کنم».
دختر رکورددار گلزنی حالا که از فوتبال کنار میرود، احتمالاً مدافعان تیمهای لیگی نفس راحتی میکشند اما او و دخترانی مثل او حتی وقتی بازیهایشان از تلویزیون پخش نمیشود، ما در رسانهها عطسه کردن یک فوتبالیست مرد را از گلزنی و رکوردشکنی آنها بیشتر بازتاب میدهیم، وقتی بعضی اصرار دارند آنها را هل بدهند به آشپزخانه، وقتی میگویند کار زن فقط زاییدن بچه و تر و خشک کردن شوهر است، سد شکسن هستند، قابل تحسین. آنها به دختران دیگر یاد میدهند که برای رویاهایشان بجنگند، رویا فقط فوتبال نیست، اگر عشقی به هنر دارند، اگر میلی به دانش، اگر میخواهند نویسنده شوند، اگر ترانه میسرایند، باید ده برابر یک مرد تلاش کنند و ... کاری که دختران پیشرو میکنند از نظر برخی البته که کم گناهی نیست اما این موج را سر بازایستادن نیست.
برای سارا قمی که شیفته وطن و پیراهن تیم ملی است، بهترینها را آرزو میکنیم. مثل هر کسی که میکوشد این روزها به جای نفرین تاریکیها، نوری روشن کند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|